چکیده
پژوهش حاضر به فرایند تشخیص مدلول و معنای برخی از مفاهیم متداول در مباحث تفسیری میپردازد که برخی از پژوهشگران در برداشت معنای آنها به اشتباه میافتند. این امر بهویژه در مفاهیم (منهج = شیوه) و (اتجاه = گرایش) و (اسلوب = روش) و (تفسیر) رخ میکند. روند مشخص نمودن گستره این مفاهیم از یک طرف نقشی بسیار پررنگ و به سزا در ایجاد زمینهای از برخورد دقیق و هدفمند در ارائه و تحلیل و نقد افکار و آرای مختلف داشته و از سوی دیگر باعث رهایی از سرگردانی و خودرأیی در تعریف این اصطلاحات شده و در نتیجه، باعث نظاممندی و مشخص شدن معیارهای پژوهشی میشود. در کنار مطالب مطرح شده، این پژوهش سعی در ارائه دیدگاههای مختلف در این زمینه داشته و به شیوهای نقدی و تحلیلی به بررسی و تطبیق و موازنه میان آنها خواهد پرداخت.