مقایسة اندیشة سیاسی فارابی و افلاطون (مدینة فاضله) بحث اصلی این مقاله است. نخست اشارهای کوتاه به وضعیت زندگی فارابی و عوامل مؤثر در شکلگیری شخصیت علمی او صورت گرفته است. همچنین ماهیت سیاست در اندیشة فارابی (مقایسة آرای سیاسی با گذشتگان یونانی) مورد توجه قرار گرفته و بیان شده است اولین چیزی که فارابی و افلاطون الهی و امام فلاسفه را به هم نزدیک میکند این است که هریک برای نخستینبار، در جهان خود به طرح آرای سیاسی میپردازند. فارابی و افلاطون، هردو، رفع مسائل جامعة مدنی خویش را در حل نگرش انسان به سیاست مییافتند. لذا تلاش فیلسوفانة هردو مصروف این گردید تا سیاست یعنی این یگانه عنصر استحکام تاروپود زندگی اجتماعی آدمیان را بر مبنای اخلاق دوباره تعریف کنند و آن را به عالم جاودانگی بالا، ربط دهند. آنگاه مدینة فاضله از منظر دو اندیشمند تعریف شده و پس از آن به تفاوتها و شباهتهای مدینة فاضلة هردو فیلسوف پرداخته شده است.