فهم کانون هرمنوتیک قرارگرفته و هرمنوتیسینهای بسیاری مانند شلایر ماخر، دیلتای، هرش، هایدگر، گادامر و...به بررسی آن پرداختهاند.
در دانش تفسیر نیز واژه فهم در کنار تفسیر بسیار پر کاربرد بوده است تا آنجا که علامه طباطبایی در جایجای تفسیر المیزان از تعریف فهم، امکان رسیدن به فهم، انواع فهم و پیش فهمهای فهم و ارتباط آن با تفسیر سخن گفته است که به دلیل دقت نظر ایشان در تعابیر و اصطلاحات به کار رفته در آخرین کتاب الهی اهمیت بیشتری دارد.
با توجه به رویکرد تطبیقی این نوشتار، سخنان علامه در محورهای یاد شده با دیدگاههای گادامر در خصوص فهم هرمنوتیکی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.