کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در فریقین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

2 استاد یار دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم

3 هیأت علمی دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم

چکیده

یکی از منابع مهم تفسیر قرآن کریم، روایاتی است که مفسران در تفاسیر روایی و حتّی گونه‏های دیگر تفسیری از آن‌ها بهره جسته‏اند. روایات موجود در انواع تفاسیر فریقین، بعضاً آمیخته با روایات ضعیف، جعلی و اسرائیلی‏اند که به‌نوبه‌خود، مورد توجه و تحقیق تفسیرپژوهان قرار گرفته‏اند. صرف وجود روایات ضعیف در تفاسیر، موجب تضعیف تفاسیر نیست؛ چه‏این‌که مفسران راه‏کارهایی جهت تقویت احادیث ضعیف در اختیار دارند؛ لیکن تفسیر آیات با استناد به روایات جعلی و آن دسته از اسرائیلیاتی که مخالف با عقل و شرع است جایز نیست و مورد اعتنا قرار نمی‏گیرد. یکی از گونه‏های تفسیری که از جعلیات و اسرائیلیات بهره‏ای فراوان برده، با عنوان «تفسیر واعظانه» شناخته می‏شود که خود، در تفسیرپژوهی مغفول و ناشناخته مانده است. کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با گونه‏های دیگر تفسیری تفاوت‏هایی دارد که شناخت آن‏ تفاوت‏ها با رویکردی تطبیقی در تفاسیر فریقین، در خور تحقیق بوده لیکن تا کنون از نگاه محققان، پوشیده مانده است. ازاین‌رو، پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به واکاوی کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه پرداخته و با روشی تطبیقی، تفاسیر واعظانه فریقین را در کاربست این روایات مقایسه کرده است. یافته‏های تحقیق پیش رو حاکی از آن است که مفسران تفاسیر واعظانه فریقین، در راستای جذب حداکثری مخاطبان و ایراد پند و اندرز به ایشان، از جعلیات و اسرائیلیات استفاده کرده‏اند؛ هرچند به دلایلی همچون کتابت حدیث پس از رسول خدا، بهره‏برداری از مواهب اهل‏بیت، عقل‏گرایی و تخطئه اسرائیلیات، سهم تفاسیر واعظانه شیعی از چنین روایاتی، نسبت به آثار مشابه در جهان اهل‏سنت، کمتر است.

کلیدواژه‌ها