2
دانش آموخته سطح چهار فقه و اصول حوزه علمیه قم- استاد سطح عالی حوزه علمیه
چکیده
یکی از عوامل تنوع تفاسیر، مبانی مختلف مفسّران آنها در ساحتهای گوناگون است. از جمله-ی این ساحتها، مبنای کلامی مفسّر است که میتواند بر تفسیر او اثرگذار باشد. طبرسی و زمخشری ازجمله مفسران قرون پنج و شش هجری یعنی دوره بحثهای کلامی هستند. ازآنجاییکه تفسیر جوامع الجامع طبرسی با تأثیر از تفسیر کشّاف زمخشری نگاشته شده است، و از طرفی تفسیر کشّاف، تفسیری معتزلی است، این سؤال را ایجاد میکند که طبرسی در بازتاب مباحث کلامی تفسیر معتزلی کشّاف در تفسیر شیعی خود چه رویکردی اتخاذ کرده است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤال با روشی کتابخانهای به شیوه توصیف و تحلیل در این زمینه تلاش کرده است. نتایج حاصله نشان میدهد هرچند در ظاهر عبارات، جوامع تابع کشّاف است اما از نظر محتوا در موارد بسیاری اینگونه نیست. ازجمله در بُعد کلامی در موارد اشتراک نظر شیعه و معتزله به دلیل بنای طبرسی بر اختصار، وی ظاهر عبارات کشّاف را منعکس کرده هرچند خود نیز به گواه مجمعالبیان بر همین نظر بوده است و در موارد غیرمشترک، رأی کشّاف را ذکر نکرده و یا رد و حتی توبیخ کرده است. کلیدواژهها: کشّاف، جوامع الجامع، مبانی کلامی، زمخشری، طبرسی.