نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (tayyebhoseini@rihu.ac.ir).
2 طلبه سطح چهار رشته تفسیر تطبیقی مؤسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه÷ (نویسنده مسئول).
چکیده
کلیدواژهها
|
|
یکی از آیاتی که مفسران شیعه و اهل سنت دربارۀ آن دیدگاه متفاوتی ارائه دادهاند، آیه 23 شوری، مشهور به آیۀ مودت است. آنچه بیشتر محل اختلاف این دو فرقه است، بحث پیرامون واژه قربی و در نهایت مودت فی قربی است. این پژوهش به بررسی دیدگاه مفسران صحابی و تابعین و نیز روایات اهلبیت و دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنت پرداخته و چنین نتیجه گرفته است که قربی از نظر اهل سنت به معنای خویشاوند و مودت قربی به معنای رعایت رابطه خویشاوندی در حق پیامبر’ است. در دیدگاه شیعه مودت قربی به معنای قبول ولایت آنان که در واقع تداوم ولایت پیامبر اکرم’ میباشد.
کلید واژهها: بررسی تطبیقی، قربی، مودت قربی، اهلبیت.
یکی از شیوههای تفسیر تطبیقی قرآن کریم، بررسى مقایسهاى دیدگاههاى شیعه و اهل سنت دربارۀ مفاهیم قرآن است. در این شیوه، مطالعه تطبیقی تفاسیر قرآن دربارۀ یک موضوع یا مکتب و روش دو مفسر است؛ یعنی محقق در پی آن است که تفسیر دو مفسر از آیه یا موضوعی قرآنی را که هریک به گرایش فکری خاصی وابستهاند، به صورت تطبیقی مطالعه کند تا از طریق این مقایسه به اختلافهای دو مذهب و دو اندیشه یا دو دین دست یافته، دیدگاه صحیح را در آن موضوع برگزیند. در حقیقت با شیوه تطبیقی میتوان دیدگاهها را به صورت واقعبینانه دید، نقاط قوت و ضعف را شناخت، از دیدگاه حق دفاع معقول و منطقی داشت و مهمتر از همه اتهامها و تردیدها را زدود و راهکارهایی برای برون رفت از اختلافها و اتهامها ارائه کرد. استفاده از چنین روش تفسیری به کشف نقاط قوت و ضعف فریقین در مبانی تفسیر، دیدگاههای تفسیری و نیز شناخت نقاط اشتراک، افتراق و مرزبندی دقیق اختلافات مبنایی با تفاوتهای بنایی (نجارزادگان، 1383: 14).
از جمله آیاتی که مفسران فریقین، دربارۀ آن دیدگاههای متفاوتی ارائه دادهاند، آیه 23 سوره شوری است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى». در بسیارى از آیات قرآن آمده است که پیامبران در برابر دعوت رسالت پاداشى از مردم نخواستند: «ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِینَ (شعرا: 109، 127، 145، 164 و 180). اما در مورد پیامبر اکرم’ تعبیرات مختلفى دیده مىشود: در آیۀ 47 سبا آمده است: «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَى اللَّهِ» و در آیۀ 57 فرقان آمده است:«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلًا» و در آیه 86 ص مىگوید: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ» هرگاه این آیات سهگانه در کنار آیۀ مورد بحث گذاشته شود، خواهیم دید که در یکجا به کلى نفى اجر و مزد مىشود، در جاى دیگر مىگوید: من تنها پاداش از کسى مىخواهم که راهى به سوى خدا مىجوید و در مورد سوم مىگوید: پاداشى را که از شما خواستهام براى خود شما است و در نهایت در آیه مورد بحث مىفرماید مودت در قربى پاداش رسالت من است (مکارم، 1374: 20/ 408). آنچه که نگارنده در پی آن است بررسی تطبیقی دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنت در چند محور مکی و مدنی بودن، سبب نزول و معنای قربی و نهایتاً مودت قربی میباشد. گفتنی است آیۀ مودت مورد بررسی برخی از پژوهشگران قرار گرفته است و غالب آنان اهلبیت را مصداق «قربی» دانستهاند.
سوره شوری شصت و دومین سورۀ نازله بر پیامبر اکرم’است که بعد از سوره فصلت و قبل از سوره زخرف قرار دارد. این سوره به اتفاق نظر مفسران سورۀ مکی است. برخی تعدادی از آیات آن را مدنی شمردهاند (سیوطی، 1421: 1/ 78)؛ لکن نه دلیل روشنی بر آن بیان کردهاند و نه به نص صحیحی استناد جستهاند، بلکه بیان داشتهاند که سیاق و محتوای آیات مکی است و آیات ابتدایی و انتهایی سوره با هم ارتباط تامی دارند به گونهای که جدا کردن بخشی از آیات به عنوان آیات مدنی محال است (معرفت، 1415: 2/ 214). از جمله این آیات، آیات 23 الی 27 میباشد که برخی از صحابیان و تابعان قائل به آن هستند. ابن عباس و قتادة معتقدند که چهار آیه در این سوره استثناء شده و مدنی هستند که اولین آنها آیه 23 شورى «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» میباشد. از مقاتل نیز نقل شده است که آیات 23 و24 مدنی میباشند (سیوطی، 1421: 2/ 78؛ ابن عاشور، بیتا: 25/ 96). علامه طباطبایی نیز آیات 23 الی 27، را جزء آیات استثنایی و مدنی میداند (طباطبایی، 1374: 18/ 6). بنابراین، اگر آیات استثنائی را بپذیریم، آیۀ مودت مدنی بوده و نزول آن در شأن اهلبیت با مشکلی مواجه نخواهد بود، اما در صورتی که آیه مکی باشد با این چالش مواجه خواهد بود که چگونه اهلبیت^ که در مکه نبودند خداوند دوستی آنها را مزد رسالت پیامبر’ قرار داده است؟
مفسرانی که شأن نزول برای آیۀ مودت بیان کردهاند در دو دسته جای میگیرند: یک دسته کسانی هستند که آیه را مکی میدانند. دسته دوم کسانی هستند که آیه را مدنی دانستهاند.
1ـ2. کسانی که آیه را مکی دانستهاند در باره شأن نزول آیه سه نظر دادهاند: قتاده گفته است: این آیه در پاسخ و رد سخنان جماعتی از مشرکان نازل شد که در محافلشان میگفتند: نمىبینید که چگونه محمد در برابر کارهایش اجرت مىگیرد (واحدی نیشابوری، 1411: 198).
بعضی گفتهاند: آیۀ مودت خطاب به قریش یا همۀ عرب نازل شد و مقصود از «قربی» نیز خویشاوندان پیامبر است. به نظر این گروه روایاتی که آیه را خطاب به انصار مدینه میدانند، ضعیف است (قرطبی، 1364: 16/ 21؛ قاسمى، 1418: 8/ 364).
دیدگاه سوم آن است که سیاق سورۀ مکی و تمام آیات آن در مکه و در شأن مؤمنان مستضعف نازل شده است (معرفت، 1415: 2/ 214).
2ـ2. مفسرانی که آیه را مدنی و خطاب به انصار دانستهاند به روایاتی از ابن عباس استناد جستهاند. از وی دو روایت مختلف نقل شده است:
در یک روایت آمده است که انصار نسبت به مهاجران فخر فروشی نمودند؛ زمانی که خبر این تفاخر به پیامبر’ اکرم رسید، در مجلس آنان حاضر شده و فرمود: ای گروه انصار! آیا ذلیل نبودید و خداوند به وسیله من به شما عزت نداد؟ پاسخ دادند: بله، دوباره فرمود: آیا گمراه نبودید و خداوند به وسیله من شما را هدایت نکرد؟ پاسخ دادند: آری، سپس فرمود: چرا میگویید که قومش او را بیرون کرد و ما به او پناه دادیم یا او را تکذیب کردند و ما او را تصدیق کردیم یا او را خوار کردند و ما او را یاری کردیم؟ در این لحظه انصارگفتند: اموالمان و آنچه در اختیار داریم برای خدا و رسولش میبخشیم، این آیه در پاسخ به آنان نازل شد (طبری، 1412: 25/ 16؛ ابن عطیه اندلسی، 1422: 5/ 34؛ قرطبی، 1364: 16/ 24).
اما در روایت دیگری از وی آمده است: زمانی که پیامبر اکرم’ به مدینه میرفت حوادثى براى حضرت واقع شد و حقوقى بر گردنش مىافتاد ولى دستش تنگ بود. انصار گفتند: این مرد ما را به راه خدا هدایت کرده و با ما نسبت خویشاوندی دارد. اکنون با حوادثى که پیش مىآید و حقوقى که بر گردنش مىافتد تنگدست است، بیایید تا آنجا که خود فقیر نشویم مالى گرد آوریم و تقدیم کنیم تا دستگیرش باشد. پس مالی گرد آورده نزد پیامبر’ آوردند و گفتند: یا رسول اللّه! حوادثى واقع مىشود و حقوقى بر گردنت مىآید، در نظر گرفتیم از اموال خود مبلغى جمع کرده خدمتت بیاوریم تا بدین وسیله کمک کرده باشیم. پس آیه در جواب آنان نازل گردید (واحدی نیشابوری، 1411: 198؛ طبرسی، 1360: 22/ 131؛ ابن عطیه اندلسی، 1422: 5/ 34؛ فخر رازی، 1420: 27/ 594؛ قرطبی، 1364: 16/ 24؛ دروزة،1383: 4/ 457).
بیشتر مفسران شیعه و اهل سنت خطاب آیه را به انصار میدانند. علاوه بر اینکه طبق آیه 22 همین سوره: «تَرَى الظَّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا کَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِموَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِی رَوْضاتِ الْجَنَّاتلَهُمْ ما یشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیر» خطاب آیه مودت، همان مؤمنانی هستند که در این آیه به شرط ایمان و عمل صالح به باغهای بهشتی وعده داده شدهاند نه ظالمانی که از اعمالى که انجام دادهاند، میترسند؛ بنابراین، درخواست مزد به عنوان پاداشی برای رسالت از منکران اصل رسالت، عاقلانه نیست (صادقى تهرانى، 1365: 26/ 175). در روایتی منقول از امام باقر× نیز آمده است که این آیه بعد از آنکه مؤمنان انصار مالی را به نزد پیامبر’ آوردند، نازل شده است (مجلسى، 1403: 23: 238).
در تفسیر آیه ابتدا واژه «قربی» را بررسی میکنیم.
«قربی» از باب «قَرُبَ یقْرُبُ» از ریشه قرب و در مقابل بعد و دوری است (فراهیدى، 1409: 5/ 153؛ ابن فارس، 1404: 5/ 80؛ راغب اصفهانى، 1374: 3/ 158؛ ابن منظور، همان: 2/ 662).
لفظ قرب در مصادیق ذیل به کار میرود: 1. نزدیکی مکانی؛ 2. نزدیکى زمانى؛ 3. نسبت خویشاوندى؛ 4. بهرهمندى؛ 5. پاس و حرمت داشتن از سوى خدا؛ 6. قدرت (راغب، همان: 3/ 159؛ مصطفوی، 1430: 9/ 249). اما واژه «قربی» که در اصل مصدر بوده، به معنای نزدیکی از حیث خویشاوندی و نسب و رحم میباشد (ابن درید، 1998: 1/ 324؛ ابن فارس، 1404: 5/ 80؛ راغب اصفهانى، 1374: 3/ 159؛ ابن سیده، 1421: 6/ 389؛ ابن منظور، 1414: 2/ 665). برخی نیز بیان داشتهاند که قربی هر چیزی است که به وسیله آن به خداوند نزدیکی حاصل میگردد (فیومى، 1414: 495). برخی دیگر نیز بیان کردهاند که قربی در قرآن به معنای نزدیکان رسول اکرم’ میباشند (طریحى، 1375: 2/ 140). در آیۀ مودت نیز قربی به معنای خویشاوندان است و ظاهراً الف و لام در «القربى» عوض از مضافالیه است و تقدیر آن «قرباى» میباشد (قرشى، 1371: 5/ 295) که «قربى» در این صورت یا مصدر به معناى فاعل است به معناى قریب و یا چنانکه کشّاف گفته «اهل» در آن مقدر است یعنى «اهل قربى» (زمخشری، 1407: 4/ 219).
از میان صحابه تنها از ابن عباس و از میان تابعان از سعیدبن جبیر، مجاهد، عکرمه و قتاده؛ روایاتی در تفسیر این آیه شریفه وارد شده است.
با بررسی تفاسیر مختلف، در خصوص واژه «قربی» دیدگاههای متفاوتی به ابن عباس نسبت داده شده است:
الف. به طرق مختلف از ابن عباس نقل شده که وی «القربی» را به معنای نزدیکان و خویشاوند و رعایت روابط خویشاوندی دانسته است. روایتهای مستند به او در این زمینه، گرچه از نظر لفظ متفاوتاند اما مضمون آنها یک چیز است. در روایتی ابن عباس، گفته است: هیچ تیرهاى از تیرههاى قریش نیست مگر آنکه رسول خدا در بین آنان قرابتى دارد، پس معنای آیه یعنی، قرابت و خویشاوندی که بین من و شماست را رعایت کنید (طبری، 1412: 25/ 15؛ فخر رازی، 1420: 27/ 593؛ قرطبی، 1364: 16/ 21). در روایت دیگری از او آمده است: زمانی که قریش به تکذیب پیامبر’ پرداختند و از بیعت با او ابا کردند، پیامبر به آنان فرمود: اگر از بیعت با من ابا میکنید، به خاطر خویشاوندى که با شما دارم مرا حفظ کنید و اگر مرا به خاطر پیامبرى دوست نمیدارید به خاطر خویشاوندى که بین ما است دوست داشته باشید (طبری، 1412: 25/ 15؛ طوسی، بیتا: 9/ 159؛ طبرسی، 1360: 22/ 128؛ زمخشری، 1407: 4/ 221؛ ابن عطیه اندلسی، 1422: 5/: 34).
ب. در این تفسیر، «قربی» به معنای نزدیک شدن و وسیله تقرب است. در روایتی از ابن عباس آمده است: بگو من در مقابل هدایت و دلایلی که برای شما آوردهام، چیزی نمیخواهم جز اینکه خدا را دوست داشته باشید و با اطاعت از او به سویش تقرب جویید (طبری، 1412ق: 25/ 17؛ ابن عطیهاندلسی، 1422: 5/ 34؛ قرطبی، 1364: 16/ 22).
ج. در این تفسیر «قربی» به اهلبیت× تفسیر شده است. سعید بن جبیر به نقل از ابن عباس میگوید: هنگام نزول آیۀ مودت به رسول اللَّه’ گفتند: این کسانى که خداوند فرمان داده است؛ آنان را دوست بداریم چه کسانى هستند؟ فرمودند: على و فاطمه و فرزندان آنان هستند (طبرسی، 1360: 22/ 129؛ حسکانى، بیتا: 2/ 131؛ قرطبی، 1364: 16/ 21).
سعید بن جبیر نیز «قربی» را به معنای اهلبیت رسول اکرم× تفسیر کرده است و با نظر سوم ابن عباس موافق است. از او نقل شده است که قربی، آل محمد’ هستند (طبری، 1412: 25/ 15؛ زمخشری، 1407: 4/ 220؛ طوسی، بیتا: 9/ 158؛ طبرسی، 1360: 22/ 128)
مجاهد با نظر اول ابن عباس موافق بوده و «قربی» را به رعایت رابطه خویشاوندی تفسیر نموده است (طبری، 1412: 25/ 16؛ طوسی، بیتا: 9/ 159؛ طبرسی، 1360: 22/ 129؛ ابن عطیهاندلسی، 1422: 5/ 34؛ قرطبی، 1364: 16/ 21).
عکرمه نیز با نظر اول ابن عباس موافق بوده و «قربی» را به خویشاوند و رعایت آن تفسیر نموده است (طبری، 1412: 25/ 15؛ قرطبی،1364: 16/ 21).
قتادة با نظر اول و سوم ابن عباس موافق بوده و قربی را به رعایت رابطه خویشاوندی و نیز اهلبیت پیامبر’ تفسیر نموده است. در روایاتی به طرق مختلف از قتاده نقل شده است: بین قریش و بین پیامبر’ خویشاوندی وجود داشت و حضرت به آنان فرمود: من از شما چیزی درخواست نمیکنم مگر اینکه مرا به خاطر خویشاوندیمان دوست داشته باشید (طبری، 1412: 25/ 17؛ طوسی، بیتا: 9/ 159؛ طبرسی، 1360: 22/ 128؛ ابن عطیه اندلسی، 1422: 5/ 34). در روایتی نیز قتاده بیان کرده است که مشرکان گفتند: محمد در مقابل آنچه میآورد، اجری میخواهد، پس این آیه نازل شد تا آنان را بر دوست داشتن او و نزدیکانش، ترغیب نماید (قرطبی، 1364: 16/ 21).
از مجموع آرای صحابه و تابعان دانسته میشود که اکثر آنان «قربی» را به معنای خویشاوند میدانند.
مفسران اهل سنت با استناد به برخی از روایات مفسران صحابی و تابعی، دربارۀ این آیه دیدگاههای متفاوتی ارائه نمودهاند. طبری مفسر بزرگ اهل سنت خطاب در آیه را به قریش دانسته و پس از نقل اقوالی از ابن عباس و مجاهد و عکرمه و قتاده و دیگران، بیان میکند: دیدگاه صحیحی که با ظاهر آیه تناسب بیشتری دارد، نظر کسانی است که «القربی» را به معنای رعایت روابط خویشاوندی گرفتهاند، زیرا داخل شدن فی بر سر «القربی»" روشن ترین دلیل بر این معناست و اگر «قربی» به معنای اهلبیت پیامبر و یا وسیله تقرب باشد، در این صورت داخل شدن «فی» در آیه پسندیده نیست و اگر «قربی» بخواهد به معنای اهلبیت باشد، میبایست آیه به صورت ترکیب اضافی «إلّا مودة القربی» باشد و اگر هم مقصود از قربی، وسیله تقرب باشد، در این صورت ظاهر آیه به صورت " إلّا مودة بالقربی" یا "إلّا ذا القربى" خواهد بود (طبری، 1412: 25/ 17).
زمخشری دیگر مفسر اهل سنت نیز خطاب را به قریش دانسته و «قربی» را به نزدیکان و اهلبیت پیامبر’، معنا کرده و در توضیح اینکه چرا فرمود: «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» و نفرمود «الا المودة للقربى» و یا «الا مودة القربى»؟ بیان کرده که عرب براى مودت ظرفى قائلند و متعلق" فى القربى" کلمه "مودت" نیست؛ بلکه متعلق به محذوف است و تقدیر آن" الا المودة الثابتة فى القربى است؛ یعنی مودتى که در «قربى» ثابت مىباشد. در روایتی از پیامبر’ سوال شد، این نزدیکان تو که مودت آنها بر ما واجب است، چه کسانی هستند؟ فرمود: علىّ و فاطمة و دو پسر آنها (زمخشری، 1407: 4/ 219).
فخر رازی پس از ذکر معانی مختلف برای«قربی» به خویشاوندی، خویشاوند و وسیله تقرب، با ذکر احادیثی از پیامبر اکرم’ و نیز استناد به دلایل عقلی، ابتدا آل پیامبر را در اهلبیت ایشان یعنی فاطمه، علی، حسن و حسین× منحصر کرده و سپس با نقل روایاتی از پیامبر اکرم «قربی» را شامل آل و صحابه میداند. او چنین بیان میکند که آل محمد’ کسانی هستند که امرشان را به سوی او برمیگردانند. بنابراین، هر کسی که امورشان به سوی پیامبر شدیدتر و کاملتر باشد، آل است و شکی نیست که بین فاطمه، علی، حسن و حسین و رسول اللّه’ تعلقات شدیدی وجود داشت و این متواتراست؛ پس الزاماً آنان آل پیامبرند (فخر رازی، 1420: 27/ 594 و 595). البته فخررازی تلاش کرده است اصحاب پیامبر را در آیۀ مودت داخل کرده و در کنار لزوم مودت اهلبیت پیامبر لزوم مودت اصحاب پیامبر یا لااقل سابقان آنها در ایمان را نیز نتیجه بگیرد (همان: 596).
ابن کثیر نیز مخاطب آیه را مشرکان مکه دانسته مانند طبری «قربی» را به خویشاوندی معنا کرده است (ابن کثیر، 1419: 7/ 183). از مفسران معاصر اهل سنت آلوسی، ابن عاشور، سید بن قطب، قاسمی و عدهای دیگر «قربی» را به خویشاوندی و حفظ آن معنا کردهاند. آلوسی میگوید: خطاب در آیه یا به قریش است و اجرى که در آن درخواست شده مودت قریش نسبت به رسول خدا’ و خویشاوندان ایشان از قریش است. یا اینکه خطاب در آیه به انصار است و معنای آیه این است که اگر حق نبوت مرا نمی شناسید، به خاطر حق خویشاوندی، مرا دوست داشته باشید. آنچه که ظاهر آیه بر آن دلالت دارد این است که خطاب به قریش باشد (آلوسی، 1415: 13/ 30 و 31؛ ابن عاشور، بیتا: 25/ 145 و 146؛ شاذلی، 1412: 5/ 3154). قاسمی با استناد به روایت ابن عباس از طرق مختلف، «قربی» را به خویشاوندی معنا کرده است و حرف "فی" را به معنای سببیت و خطاب در آیه را به قریش یا جمیع عرب میداند؛ از این جهت که آنان خویشان پیامبراند. او گرچه سفارش پیامبر به اهلبیت و لزوم احترام و مودت آنان را انکار نکرده ولی معتقد است که اگر «قربی» شامل اهلبیت پیامبر میشد؛ آیه باید به صورت «إِلَّا الْمَوَدَّةَ للْقُرْبى» یا «لذوی الْقُرْبى» میآمد. علاوه بر اینکه مکی بودن تمام آیات سوره شوری از نظر وی و معرفه آمدن «قربی»، بیانگر این است که قربایی که مورد شناخت مخاطبین در مکه باشند، در خویشاوندان پیامبر’ خلاصه میشود نه اهلبیت پیامبر، زیرا در مکه هنوز فاطمه و علی× ازدواج نکرده بودند (قاسمی، 1418: 8/ 364، 365 و 366). دروزه مفسر معاصر اهل سنت گرچه آیۀ مودت را مدنی دانسته اما با قاسمی همنظر است )دروزه، 1383: 4/ 458).
آنچه از بررسی مجموع نظرات مفسران متقدم و متاخر اهل سنت دانسته میشود این است که اکثر آنان مخصوصا مفسران معاصر، «قربی» را به خویشاوندی و مودت قربی را به حفظ و رعایت رابطه خویشاوندی تفسیر کردهاند و برخی نیز معنای اهلبیت پیامبر را در کنار معانی دیگر لحاظ کرده و برخی مانند زمخشری «قربی» را به اهلبیت پیامبر تفسیر نمودهاند.
دربارۀ آیۀ مودت در تفاسیر روایی شیعه روایاتی از اهلبیت× نقل شده است. قمی در تفسیرش با استناد به روایتی از امام باقر×، خطاب در آیه را به انصار دانسته و «قربی» را به اهلبیت پیامبر اکرم’ تفسیر نموده است: امام باقر× در این باره فرمودند: منظور از قربى در آیه اهلبیت، رسول خدا’ هستند. سپس فرمودند: آیا نمىبینى که ممکن است مردى دوستى داشته باشد که در عین دوستیش با وى در دل کینهاى نسبت به اهلبیت او داشته باشد، در نتیجه دل او سالم نخواهد بود. خداوند هم در این آیه اراده کرده تا دربارۀ شخص رسول خدا’ در دل امتش چیزى علیه اهلبیتش نباشد، از اینرو مودت آنان را بر امت واجب کرد، حال اگر به آن عمل کنند واجبى را انجام دادهاند و اگر ترکش کنند نیز واجبى را ترک کردهاند (قمی، 1363: 2/ 275). کلینی نیز روایتی را از امام باقر و امام صادق× نقل کرده که «قربی» را به ائمه^ تفسیر کردهاند (کلینی، 1407: 1/ 342؛ بحرانی، 1416: 4/ 815). در روایتی دیگری امام صادق× خطاب به ابوجعفر احول گفت اهل بصره «قربی» را به معنای خویشان پیامبر میدانند؛ فرمود: آنان دروغ میگویند، این آیه دربارۀ ما اهلبیت نازل شده است و دربارۀ على، فاطمه، حسن، حسین و أصحاب کساء^ میباشد (کلینی، 1407: 8/ 93؛ عروسی حویزی، 1415: 4/ 571). طبرسی نیز در مجمع البیان، عنوان کرده است که از على بن الحسین‘، سعید بن جبیر، عمرو بن شعیب، حضرت باقر و حضرت صادق× و جماعتى نقل شده که «قربی»، اهلبیت پیامبر هستند (طبرسی، 1360: 22/ 128). فرات کوفی نیز با استناد به روایاتی از امام زین العابدین، امام باقر، امام صادق× و ابن عباس، نزول آیه را در مدینه دانسته و «قربی» را به اهلبیت پیامبر’ تفسیر کرده است (فرات کوفی، 1410: 389). مثلاً در روایتی از امام صادق× که از ایشان دربارۀ قربی سوال شد؛ فرمودند: به اعتقاد ما مقصود از قرابت، خویشاوندی ما با رسول خداست’ و به اعتقاد قریش مقصود از قرابت؛ خویشاوندی آنان با رسولخدا’ است؛ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ در حالی که خداوند خبر داده که او معصوم است (همان: 391).
مفسران شیعه با استناد به روایات اهلبیت× و مفسران صحابی و تابعی، دربارۀ این آیه دیدگاههای مشابهی ارائه دادهاند؛ مثلا شیخ طوسی و طبرسی سه معنا برای قربی بیان کردهاند: 1. حسن و جبائى و ابىمسلم گفتهاند: قربى در این آیه به معنا تقرّب جستن به درگاه الهى و مودّت فى القربى یعنى دوست داشتن، طاعت و تقوى در راه تقرب به درگاه الهى است، 2. ابن عباس و قتاده و مجاهد و جماعتى گفتهاند: مرا به خاطر قرابتى که با شما دارم دوست بدارید و به خاطر خویشاوندى مرا حفظ کنید و لذا طرف خطاب آیه تنها مردم قریش خواهند بود، 3. از على بن الحسین×، سعید بن جبیر، عمرو بن شعیب، حضرت باقر، حضرت صادق× و جماعتى نقل شده که معناى آیه یعنی من از شما در برابر رسالتم جز دوست داشتن اهلبیتم مزدى نمیخواهم (طوسی، بیتا: 9/ 158؛ طبرسی، 1360: 22/ 128؛ فیض کاشانی، 1415: 4/ 372).
علامه طباطبایی نیز «قربی» را به معنای اهلبیت دانسته و میگوید: خداى تعالى در این آیه، بر خلاف عدهاى از انبیا مانند نوح، هود، صالح، لوط و شعیب× که در مقابل تبلیغ رسالت مزدى درخواست نکردهاند، اجرى براى رسول خدا’ معین کرده است که همان مودت نسبت به اقرباى آن حضرت میباشد و این مودت امرى است که به استجابت همه دعوت و یا بعضى از آن که اهمیت بیشترى دارد، برگشت مىکند (طباطبایی، 1374: 18/ 60؛ فضلالله، 1419: 20/ 172). سبزواری دیگر مفسر شیعه با استناد به روایتی از قتاده معتقد است که این آیه در رد سخنان جماعتی از مشرکان که پیامبر را متهم به دریافت اجر در مقابل تبلیغش کرده بودند، نازل شد؛ اما با این حال او قربی را ظرف برای مودت و به معنای اهلبیت دانسته و برای اثبات آن روایت زمخشری از رسولخدا’ نقل کرده که از ایشان سوال شد، این نزدیکان تو که مودت آنها بر ما واجب است، چه کسانی هستند؟ فرمود: علىّ، فاطمه و دو پسرانشان× (سبزواری نجفی، 1406: 6/ 314 و 315).
مکارم شیرازی نیز مانند سایر مفسران شیعه با استناد به روایاتی از کتب تفسیر طبری، مجمع البیان، در منثور، و کشاف، «قربی» را به اهلبیت تفسیر نموده و گفته است: دوستى ذوى القربى، به مسئله ولایت و قبول رهبرى امامان معصومین× باز مىگردد که در حقیقت تداوم خط رهبرى پیامبر’ و ادامه مسئله ولایت الهیه است و قبول این ولایت و رهبرى همانند نبوت پیامبر’ سبب سعادت انسانهاست و نتیجهاش به آنها بازگشت مىکند، جمعى از مفسران نخستین و تمام مفسران شیعه این معنا را برگزیدهاند و روایات فراوانى از طرف شیعه و اهل سنت در این زمینه نقل شده است (مکارم شیرازی، 1374: 20/ 406؛ صادقی تهرانی، 1365: 26/ 174). مدرسی نیز روایتهایی را از ابن عباس و سعید بن جبیر و امام حسن و امام سجاد× و نیز بخاری و ترمذی نقل کرده است که مضمون آنها بر حمل «قربی» بر اهلبیت دلالت دارد (مدرسی، 1419: 12/ 332).
آنچه در جمع دیدگاههای مفسران شیعه اعم از متقدمین و متأخرین میتوان گفت این است که همۀ آنان به اتفاق نظر و بدون هیچ اختلافی «قربی» را به اهلبیت پیامبر× معنا کردهاند.
با توجه به مطالب ارائه شده و بررسی دیدگاه شیعه و اهل سنت در تفسیر آیه مودت، دیدگاههای آنان از سه منظر: 1. مکی و مدنی بودن آیه و شأن نزول؛ 2. معنای قربی؛ 3. منابع مورد استناد آنان، مقایسه میشود.
1. از حیث مکی و مدنی بودن این آیه چندان تفاوتی میان شیعه و سنی وجود ندارد و غالب آنها این آیه را مدنی دانسته و سبب نزول آن را هم در مورد انصار میدانند، هنگامی که قصد داشتند با هدف قدرشناسی از تلاش پیامبر برای هدایتشان مقداری مال به پیامبر ببخشند.
2. دیدگاه شیعیان دربارۀ معنای «قربی»، مقابل اهل سنت است. مفسران شیعه اتفاق نظر دارند که مراد از «قربی» اهلبیت پیامبر× هستند، اما مفسران اهل سنت دربارۀ «قربی» آرای متفاوتی ارائه دادهاند. اکثر آنان و مخصوصا مفسران متاخر و معاصر، گرچه قائل به تعظیم و تکریم اهلبیت و وجوب احترام به آنان هستند، لیکن«قربی» را به معنای خویشاوندان پیامبر و حفظ رابطه خویشاوندی قلمداد کردهاند، اما در این میان برخی مانند زمخشری با شیعه هم نظر بودهاند و برخی دیگر نیز تا اندازهای با دیدگاه شیعه همسو بوده اما در کنار معنای اهلبیت برای قربی، معنای صحابه را نیز جزء قربی دانستهاند که فخر رازی در این دسته قرار دارد، برخی نیز معانی سهگانه؛ خویشاوند و وسیله تقرب و اهلبیت پیامبر’ را در قربی جمع نموداند.
3. از نظر منابع مورد استناد، مفسران اهلسنت در بیشتر استنادات خود تنها به روایتهای منقول از صحابه و تابعان اکتفا کردهاند، اما مفسران شیعه با توجه به روایتهای زیادی که در تفسیر این آیه، از ائمه^ رسیده است؛ بعضی در تفسیر خود به احادیث آنان اکتفا کردهاند. برخی دیگر علاوه بر این احادیث، به روایتهای منقول از صحابه و تابعان نیز استناد جستهاند و برخی دیگر علاوه بر موارد یاد شده، به منابع روایی اهل سنت مثل صحیح بخاری و سنن ترمذی استناد کردهاند.
با توجه به معانی ارائه شده دربارۀ معنای «قربی» از سوی اهل سنت، برخی از مفسران شیعه به نقد دیدگاه آنان پرداختهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
الف. گفته شده خطاب در آیه، قریش است و اجرى که در آن درخواست شده مودت قریش نسبت به رسول خدا’ و نزدیکان ایشان از قریش است، چون قریش آن جناب را تکذیب مىکردند و دشمن خود مىدانستند. پس کلمه «قربی» به معناى خویشاوندی است و حرف"فى" به معناى سببیت است. اشکال این تفسیر آن است که معناى اجر وقتى تمام مىشود که درخواست کننده آن، کارى کرده باشد و سودى به مردم رسانده باشد، در این آیه، اجر وقتى معنا دارد که رسول خدا قریش را هدایت کرده باشد و آنان ایمان آورده باشند، چون با فرض باقى ماندن در کفر و تکذیب دعوت او، چیزى از آن جناب نگرفتهاند تا در مقابلش اجرى بدهند و در صورتى که مؤمن فرض شوند، دیگر دشمنى تصور ندارد، تا به عنوان مزد بخواهند دست از آن بردارند (طباطبایی،1374: 18/ 61).
ب. بعضى گفتهاند مراد از مودت به قربى همان معناى خویشاوندی است، اما خطاب در آن به قریش نیست، بلکه به انصار است؛ زیرا پیامبر’ با انصار خویشاوندی مادری داشت؛ از این رو انصار مالى براى آن حضرت آوردند تا به مصارف شخصى خود برساند. این تفسیر نیز صحیح نیست، چون دوستى و علاقه انصار نسبت به رسول خدا’ به حدى شدید بود که از آن جناب تقاضا کردند که به سرزمینشان مهاجرت نماید و در مدینه او را منزل دادند، جانها، اموال و فرزندان خود را فداى او کردند؛ پس دیگر معنا ندارد که خداوند به آن جناب امر کند که نسبت به خویشاوندان مادری اش که یک خویشاوندى بسیار دور است مودت بورزند (طباطبایی، 1374: 18/ 62؛ مکارم، 1374: 20/ 408).
ج. بعضى دیگر گفتهاند: خطاب در آیه به قریش است و منظور از مودت قربى، مودت به سبب قرابت است، لیکن مراد از آن، مودت پیامبر است، نه مودت قریش که در وجه اول آمده بود. اشکال این تفسیر آن است که با تحدیدى که خداى سبحان در مسئله دعوت و هدایت کرده نمىسازد، چون خداى تعالى این معنا را مسجل فرموده که او نباید به خاطر کفر کفار و رد دعوتش اندوهگین شود، چون وظیفه او تنها ابلاغ است. پس او نمىتواند به خاطر علاقه فامیلى که با خویشاوندان خود دارد آنها را هدایت کند و یا به خاطر دشمنى و ناراحتى که از دیگران دارد از هدایت آنها روى بگرداند (طباطبایی، 1374: 18/ 63).
د. بعضى دیگر گفتهاند: معناى«قربی» تقرب به خدا است و «مودت قربى»، مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسیله اطاعت است. این تفسیر به هیچ وجه با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا در این صورت معناى آیه چنین مىشود که از شما مىخواهم که اطاعت الهى را دوست بدارید و مودت آن را به دل بسپارید، در حالى که باید گفته شود من از شما اطاعت الهى را مىخواهم نه مودت اطاعت الهى. به علاوه در میان مخاطبان آیه کسى وجود نداشت که دوست نداشته باشد به خدا نزدیک شود، حتى مشرکان نیز علاقه داشتند که به خدا نزدیک شوند و عبادت بتها را نیز وسیلهاى براى این کار مىپنداشتند (طباطبایی، 1374: 18/ 65؛ مکارم، 1374: 20/ 407).
از طرف دیگر، در تأیید برداشت شیعه باید گفت: واژه "القربى" در پانزده جاى قرآن به معناى خویشاوند نسبی فرد آمده، در اینجا نیز همان معنا را مىدهد و مراد شیعه از مودت به قربى، دوستى خویشاوندان رسول خدا’ که همان عترت و اهلبیتش باشند، است. اخبار متواترى هم که از طریق شیعه و اهل سنت بر وجوب مودت و محبت اهلبیت رسیده، این تفسیر را تایید مىکند (طباطبایی، 1374: 18/ 66) به علاوه احادیثی که در تفسیر این آیه بر دوستدارى اهلبیت پیامبر’ دلالت دارد از لحاظ شماره بیشتر و از لحاظ سند قویتر و از نظر هماهنگى و همخوانى محکمترند. روایاتى که از طریق فرقههاى گوناگون اسلامى دربارۀ تفسیر این آیه به اهلبیت آمده بالغ بر چهل و چهار حدیث مىشود که نزدیک به نوزده حدیث آن از طریق اهلبیت× و در منابع شیعی آمده است و بیست و شش حدیث از منابع اهل سنت روایت شده است. در حالى که جمع تمام روایات معارض با آن فقط به شش حدیث مىرسد. حال، آیا جایز است چهل و چهار حدیث هماهنگ را در مقابل شش حدیثی که اختلاف شدیدی با یکدیگر دارند نادیده گرفت؟ (مدرسی، 1419: 12/ 337) و اگر در یک طایفه دیگر که اخبار آن نیز متواتر است دقت کافى به عمل آوریم، هیچ شکى باقى نمىماند که سفارش به مودت اهلبیت که آن را مزد رسالت قرار داده تنها برای این است که این محبت وسیلهاى باشد تا مردم را به ایشان ارجاع دهد و اهلبیت مرجع علمى مردم قرار گیرند و بدین طریق مردم هدایت شوند (طباطبایی،1374: 18/ 66؛ مکارم شیرازی، 1374: 20/ 419). در تأیید این برداشت روایت زمخشری از رسولخدا’ بسیار قابل توجه است که فرمودند: هر کس بر دوستى آل محمد’ بمیرد شهید مرده است، هر که بر دوستى آل محمد’ بمیرد آمرزیده است، هر که بر دوستى آل محمد’ بمیرد توبه کار مرده است، هر که بر دوستى آل محمد بمیرد با ایمان کامل مرده است، هر که بر دوستى آل محمد بمیرد فرشته مرگ و نکیر و منکر به او مژده بهشت دهند ... هرکه بر دوستى آل محمد بمیرد بر آیین سنّت و جماعت مرده است، هر که بر دشمنى آل محمد بمیرد روز قیامت نوشتهاى برابر دیدگانش آید که از رحمت خدا ناامید شود، هر که بر دشمنى آل محمد بمیرد کافر مرده است، هر که بر دشمنى آل محمد بمیرد بوى بهشت را استشمام نکند (زمخشری، 1407: 4/ 220).
علاوه بر اینکه برخلاف سایر انبیا، پیامبر اسلام در مقابل رسالت مزد درخواست کردند، این درحالی است که ایشان چندین مرتبه مأمور شدند تا مزد معنوى را که به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا کند: «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ» این مزد معنوى نیز با دو تعبیر آمده است: یک بار مىفرماید: «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلًا» و یک بار در آیه مورد بحث مىفرماید: «لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى». بنابراین، مزد رسالت دو چیز است: یکى انتخاب راه خدا و دیگرى مودّت قربى. با کمى تأمل فهمیده میشود که راه خدا و مودّت اهلبیت باید یکى باشد. از طرفى مودّت با دو چیز ملازم است: اول شناخت و معرفت، زیرا تا انسان کسى را نشناسد نمىتواند به او عشق بورزد. دوم اطاعت، زیرا مودّت بدون اطاعت نوعى ریاکارى و دروغ است. پس کسانى که دستورات خود را از غیر اهلبیت پیامبر× مىگیرند، راه خدا را پیش نگرفتهاند (قرائتی، 1383: 10/ 394 و 395).
بنابراین، آنچه از دلیل شیعه میتوان دریافت این است که منظور از "قربى" نزدیکان پیامبر’ و محبت آنها وسیلهاى براى قبول امامت و رهبرى ائمه معصومین× از دودمان آن حضرت و پشتوانهاى بر اداى رسالت است.
از بررسی مقایسهای دیدگاه مفسران صحابه و تابعان و نیز مفسران شیعه و اهل سنت دربارۀ آیۀ مودت این نتیجه حاصل شد که مفسران صحابه و تابعی در حمل معنای «قربی» به خویشاوند و تفسیر «مودت قربی» به حفظ رابطه خویشاوندی اشتراک نظر دارند؛ گرچه برخی مانند ابن عباس و قتاده اقوال دیگری مانند وسیله تقرب و اهلبیت پیامبر را نیز مطرح کردهاند، از این رو اکثر مفسران اهل سنت با استناد به دیدگاه صحابه و تابعین، قربی را به خویشاوند و اجر رسالت پیامبر’ را به حفظ رابطه خویشاوندی با ایشان و عدم آزار و اذیت او در امر تبلیغ رسالت، تفسیر نمودهاند؛ اما تمام مفسران شیعه با استناد به قرآن و روایات صحابه و تابعین و نیز روایات منقول از اهلبیت× و برخی از منابع معتبر روایی اهل سنت مانند صحیح بخاری و سنن ترمذی و دلایل عقلی دیگر، به نقد آرای اهل سنت پرداخته و معتقدند که اجر رسالت پیامبر باید چیزی باشد که با مقام رسالت و تبلیغ دین همشأن و همسو باشد تا بتواند به عنوان پاداش آن قرار گیرد. از اینرو، قربی را به اهلبیت پیامبر× تفسیر کرده و معتقدند که مودت آنان به معنای پذیرش ولایت اهلبیت پیامبر’ و در حقیقت تداوم خط رهبرى آن حضرت است. قبول این ولایت همانند نبوت پیامبر’ سبب سعادت انسانهاست و نتیجهاش به خود آنها برمیگردد.
..............................................................................................................
قرآن کریم، ترجمه مکارم.
آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق على عبدالبارى عطیة، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.
ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1988 .
ابن سیده، على بن اسماعیل، المحکم و المحیط الأعظم، مصحح هنداوى، عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1421ق.
ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، بیروت، موسسه التاریخ، چاپ اول، بیتا.
ابن عطیهاندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق عبدالسلام عبدالشافى محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1422ق.
ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، مصحح هارون، عبدالسلام محمد، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمسالدین، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1419ق.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
بحرانى، هاشم بن سلیمان، البرهان فى تفسیر القرآن، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة، قم، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1416ق.
بستانى، فواد افرام، فرهنگ ابجدی، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375.
حوی، سعید، الاساس فى التفسیر، قاهره، دار السلام، چاپ ششم، 1424ق.
دروزة، محمد عزت، التفسیر الحدیث، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، چاپ دوم، 1383ق.
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، ترجمه مفردات الفاظ قرآن، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، 1374.
زحیلى، وهبة بن مصطفى، التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت، دمشق، دار الفکر المعاصر، چاپ دوم، 1418ق.
زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
سبزوارى نجفى، محمد بن حبیبالله، الجدید فى تفسیر القرآن المجید، بیروت، التعارف للمطبوعات، چاپ اول، 1406ق.
سیوطی، جلالالدین، الإتقان فی علوم القرآن، بیروت، دار الکتاب العربى، چاپ دوم، 1421ق.
شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، فى ظلال القرآن، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، 1412ق.
صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1365.
طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن،قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374.
طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق رضا ستوده، تهران، انتشارات فراهانى، چاپ اول، 1360.
طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، 1412ق.
طریحى، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، مصحح حسینى اشکورى، احمد، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، 1375.
طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، چاپ اول، بیتا.
عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
فرات کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفى، تحقیق محمد کاظم محمودى، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چاپ اول، 1410ق.
فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، 1409ق.
فضلالله، سید محمدحسین، تفسیر من وحى القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، 1419ق.
فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، تحقیق حسین اعلمى، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق.
فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر فى غریب الشرح الکبیر للرافعى، قم، موسسه دار الهجرة، چاپ دوم، 1414ق.
قاسمى، محمد جمالالدین، محاسن التاویل، تحقیق محمد باسل عیون السود، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1418ق.
قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383.
قرشی، سید علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم 1377.
قرشى، علىاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371.
قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364.
قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق طیب موسوى جزایرى، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1363.
کاشانى، ملا فتحالله، زبدة التفاسیر، تحقیق بنیاد معارف اسلامى، قم، بنیاد معارف اسلامى، چاپ اول، 1423ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحار الأنوار، تحقیق جمعى از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
مدرسى، سید محمدتقى، من هدى القرآن، تهران، دار محبى الحسین، چاپ اول، 1419ق.
مصطفوى، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، بیروت – قاهره - لندن، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم، 1430ق.
معرفت، هادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، چاپ دوم، 1415ق.
مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374.
نجارزادگان، فتحالله، تفسیر تطبیقی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1383.
واحدى نیشابورى، على بن احمد، اسباب نزول، کمال بسیونى زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1411ق